زندگینامه شهید محمدرضا پوررستم
باز سخن از عشق است، سخن از ایثار است و سخن از فداکاری، سخن از عاشق جان سوخته، سخن از عاشق و عارف دست از جان شسته، سخن از خدا جویی تشنه کام در بیابانهای کویر تن، سخن از عبدی که با معبودش رازها داشت و سخن از عبدی که در عشق و عرفان چون پروانه میسوخت و از هر سوختناش لذتی در روحش دمیده میشد.
آه خدایا این جوانان در شهادت چهها دیدهاند راستی اگر نالههای جانسوز شبانه این عزیزان را در سنگرهای مقدم و تاریک نمیدیدیم و اگر راز و نیاز شبانه اینها را به گوش نمیشنیدیم و اگر تلاش شبانه روزی آنها را به چشم مشاهده نمیکردیم مناجات شبانه حضرت امیرالمومنین (ع) را چگونه تفسیر میکردیم.
که نمونه بارز آن شهید بزرگوار محمدرضاپور رستم بود که در فروردین ماه سال ۱۳۴۰ در روستای دیزج خوشه مهر چشم به جهان گشود.
ایشان بعد از سپری کردن تحصیلات ابتدائی به همراه خانواده به شهرستان مراغه مهاجرت کردند و تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را در شهر ادامه و در سال ۱۳۵۷ با رتبه عالی موفق به اخذ دیپلم حسابداری از دبیرستان شهید پوررستم شدند.
و با وجود قبولی در مدرسه عالی شهید مطهری در سال ۵۸ به علت عشق و وابستگی خاص به حضرت امام خمینی شغل پاسداری را ترجیح دادند از آنجا که شهید بزرگوار در خانوادهای مذهبی پرورش و تربیت یافته بودند لذا از همان بدو جوانی پاک و متدین بودند و گرایش خاصی به مسائل مذهبی داشتند و در همین راستا از سال ۱۳۵۳ با شرکت در برنامههای عمومی و خصوصی حسینیه جوانان و نوشتن شعار، پخش اعلامیههای امام، کتب و نوارهای مذهبی در مدرسه شکستن و برداشتن عکس طاغوت از مدرسه مبارزه با معلمی که همیشه به اسلام اهانت میکرد. دادن شعار و صلوات و شرکت فعال در تمامی تظاهرات خیابانی، درست کردن کوکتل مولوتف، درست کردن سه راهه، درست نمودن ۵۰ کیلو باروت در کلبه باغ یکی از یاران با وفایش شهید مرتضی صادقی به همراهی حاج آقا نقدی و پس از انقلاب فعالیت در کانون نشر فرهنگ اسلامی، فعالیت در کمیته مرکزی و سپس ورود به قلب اسلام ((سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)) فعالیتهای مذهبی، اجتماعی و سیاسی خود را انجام دادند.
شهید بزرگوار جزء موسسین سپاه پاسداران در مراغه بودند و به عنوان مربی آموزش نظامی و عقیدتی سیاسی در سپاه و بسیج خدمت مینمود و در کنار آنها کلاسهای آموزشی عقیدتی سیاسی در مساجد طویقون دیزج، امامزاده و قره مسجد دایر نموده بودند با شروع غائله کردستان توسط ضد انقلاب، شهید پوررستم به همراه اولین اعزام سپاه مراغه عازم شهر پاوه شدند و از آنجا به سنندج اعزام شده و از ناحیه کتف سمت راست مجروح شدند و پس از ماهها بستری شدن در پادگان سنندج و بیمارستان میثاقیه تهران و بهبودی نسبی مصادف با اولین شب ماه مبارک رمضان عازم صائین دژ شده و در درگیری با عوامل ضد انقلاب به همراه دو همرزم دیگرش در مورخه ۲۲/۴/۵۹ شهد شیرین شهادت نوشیدند.